سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اخلاق کریمان - قسمت سوم ا (چهارشنبه 87/2/11 ساعت 2:3 صبح)

1741361

 

مردم ما در شب بیست و سوم ماه رمضان سه دسته هستند، یک عده سامانیان هستند و در شـبهای گذشته به سر و سامان رسیدهاند؛ عدهای صفویان هستند که هنوز به جایی نرسیده و امشب هم جلوی خانـهی خدا صف کشیدهاند؛ و گروه آخر اشکانیان هستند که با چشمانی اشـکبار حسرت میخورند که بعد از بیست و دو شب هنوز به جایی نرسیدهاند.

جزء هر گروه که باشیم، باید مطمئن باشیم که امشب همه راضی به خانه میرویم، و ممکن است بفهمیم که راضی شدهایم یا احتمال دارد که اصلاً متوجه نشویم. امشب همه سود میکنیم ولی چون بچه هستیم نمیفهمیم سود یعنی چه. در این شب مبارک باید خواستار چیزهای زیادی باشیم، هرچه شـبهای قبل خواستـهایم آماده است و امشب باید بیـشتر بگیریم، بساط این شب عزیز کاسـهای نیست، دریایی است. ما نیامدهایم به خدا بگوییم فلان کار را برایمان انجام بده، بـلکه اینجا هستیم تا بگوییم تمام کارها را انجام بده. امشب باید با خدا شریک شویم و بخواهیم که همیشه کنار ما باشد. قرار نیست هر چه را که خواستـهایم فردا صبح در اختیار ما بگذارند وقتی ما به خدا لیست میدهیم باید بعد از شب بیست و سوم و بعد از ماه رمضان هم در خانـهاش باشیم تا چیزی نصیبمان شود، وقتی صدایمان میکنند ما نیستیم، خدا چه تقصیری دارد؟ مطالبات ما را باید به چه کسی تحویل دهد؟ پس شرط ایـنکه از خدا چیزی بگیریم این است که دائما درِ این خانه باشیم.

وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ وَ تَرْکِ التَّعْیِیرِ

ایثار در بخشش و دم فرو بستن از عیب دیگران (به من عطا کن)

خدایا! اگر در شب قدر از تو توقع دارم که به من نگاه کنی در حالـىکه میدانم لایق نگاه تو نیستم، به این دلیل است که خودم در زندگی کسانی را نگاه کرده و بخشیدهام که مستحق بخشوده شدن نبودهاند. پس توقع من این است که وقتی سراغ تو میآیم و اعتراف به اشتباهاتم میکنم مرا سرزنش نکنی.

سعی کنیم خودمان هم در زندگی ایـنگونه باشیم که اگر کسی از ما عذرخواهی کرد، رازش را افشا نکنیم. خدا دوست دارد ما مردم را نکوهش نکنیم، ما انسان هستیم و گاهی اوقات پایمان میلغزد، در نتیجه خدا فرصت داده تا ما توبه کنیم. انسانیت یعنی وقتی از کسی چیزی میبینیم به رخش نکشیمف یکی از راههای پاک شدن غیبت است، یعنی اگر کسی گناهی مرتکب شد و از جلوی دید ما کنار رفت و بعد از مدتی برگشت باید پیش خودمان بگوییم توبه کرده، چون توبه واجب است پس دیگر گناهی بر ذمـهاش نیست.

وقتی فردی را بعد از سه سال میبینیم نباید مانند همان سه سال قبل با او برخورد کنیم، انسانها روز به روز و هفته به هفته تغییر میکنند.

خدا میفرماید کسی که میگوید ‹من از زیر و بم زندگی فلان مؤمن خبر دارم و آمارش دست من است،› من هم آمارش را دارم.

بندهی من اگر تو بیایی و سرت را بالا کنی و بگویی خدا دوستت دارم، با ایـنکه تو و دلت را بـهتر از خودت میشناسم و میدانم که دروغ میگویی اما به ملائکـهام میگویم ببینید چه بندهی خوبی دارم. من که باطن تو را میبینم دروغ تو را قبول میکنم، تو چـهرا به مردم حسن ظن نداری؟

رسول اعظم – صلی الله علیه و آله و سلم – چنان با مردم ساده برخورد میکرد که کفار میگفتند محمد گوشی(اُذُن) است. اما پیامبر ساده نبود، بـلکه با مردم ساده و زلال و صاف رفتار میکرد.

وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَیْرِ الْمُسْتَحِقِ

و ترک افضال در حق کسى که در خور افضال نباشد

پروردگارا! به من کمک کم که از این به بعد کسی را که استحقاق ندارد تا به او کمک کنم، سراغش نروم.

ما خیلی راحت خدا را به رفیقمان میفروشیم و دو روز بعد هم آن دوست ما را رها میکند. ما تا چه میزان مجاز هستیم که خودمان را فدا کنیم؟ رفیق ممکن است آدم باشد، پول باشد یا ماشین و مقام. وقتی ما را در قبر بگذارند هیچ کدام از این رفقا ما را نمیشناسند.

وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ

و گفتن سخن حق، هر چند دشوار بود

مرا یاری کن تا از امشب دیگر دروغ از زبان من خارج نشود.

دروغ بلاخره لو میرود و فاش میشود، زبان کذب تنها هدف انسان را خراب میکند، و در برابر اگر صداقت باشد هم میشود بار دنیا را برداشت و هم بار آخرت را.

وَ اسْتِقْلاَلِ الْخَیْرِ وَ إِنْ کَثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی

و اندک شمردن نیکیهاى خود در کردار و گفتار هر چند بسیار بود

خدایا! اگر در صحبت کردن بـهترین هستم، کاری کن که از فردا تو به جای من سخن بگویی.

کسی که وقتی داغ میکند هر چه از دهانش خارج شود بگوید، آدم نیست. تا وقتی مشکل نداریم، داغ نکردهایم و اعصابمان خورد نباشد آرام هستیم، این فایده ندارد. حیوان هم همیـنطور است. ما آدم شدهایم تا در شرایط خاص داغ نکنیم. وقتی خدا چیزی به ما نمیدهد لج میکنیم که چه شود؟ با ترک نماز ما از عظمت خدا چیزی کم نمیشود، چـهرا داغ میکنیم و برگـهی بندهگی خودمان را پاره میکنیم؟

وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ

و دورى از بدعت جویان

به من توفیق و شناخت عنایت کن تا هر کسی هر مطلبی از دین گفت قبول نکنم، بررسی کنم و ببینم راست میگوید یا دروغ.

اگر کسی به ما قرص میدهد دستورش را میپرسیم، تاریخش را نگاه میکنیم و از دو نفر دیگر هم میپرسیم، اما وقتی فردی به نام دین دستوراتی میدهد بلافاصله میپذیریم. باید از خدا مدد بجوییم تا در مورد دینمان حساس باشیم. خوش به حال کسانی که در کنار برنامـههای روزانه و هفتـهگی خود، زمانی برای ارتقای دین خود در نظر میگیرند و میگویند این وقت متعلق به خداست و آن را تغییر نمیدهم. اگر زمانی خدا را کنار بزنیم تا به کارهای دیگر برسیم خداوند هم برکت سایر وقـتها را میگیرد.

ای کاش شب قدر فقط برای آمدن و رفتن نبود، کاش از هر صد هزار نفر یک نفر تصمیم میگرفت که از فردا تغییر کند. ممکن است تغییرات یک نفر مشخص باشد، و لذا کمی عوض شدن برای این فرد مشکل است، اما کسی که تغییراتش چندان واضح نیست بـىعرضه است اگر تغییر نکند.

وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِکَ عَلَیَّ إِذَا کَبِرْتُ وَ أَقْوَى قُوَّتِکَ فِیَّ إِذَا نَصِبْتُ

و فراخ‏ترین روزى‏ات را به هنگام پیرى به من ارزانى دار و نیرومندترین نیرویت را به هنگام درماندگى

تمام انسانهایی که حسرت زندگی دیگری را میخورند اگر به زندگی او نزدیک شوند متوجه میشوند که او هم برای خود مشکلاتی دارد. اما چـهرا برخی از مردم هم دینشان را دارند و هم مشکلات، و به آنها سخت نمیگذرد؟ چون ایـنها عاقـلتر هستند و شرح صدر بیـشتری دارند و میتوانند بیـشتر تحمل کنند.

خدایا! من در قلبم یک نارسایی احساس میکنم که با تو صاف نمیشود، چون فکر میکنم تو با من مشکل داری، به نظر من تو بقیه را بیش از من دوست داری. فکر میکنم رنج و دردی که برای من در نظر گرفتـهای خارج از ظرفیت من است، زمانی که میدانی و مرا در درد و رنج قرار میدهی یعنی میخواهی مرا بسازی، چـهرا من حرف مربی و معلم و دوستم را گوش میکنم ولی به تو اعتماد ندارم؟ چـهرا نمیفهمم که تو کریم هستی و هر اتفاقی از طرف کریم رخ دهد نیکوست؟

برخی از ما با کولـهباری از اشک و سوز به خدا روی میآوریم ولی چون اعتماد نداری دست خالی بازمیگردیم.

حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – در مسجد بودند که یک عرب بیابانگرد و بـىفرهنگ وارد شد و گفت ای رسول خدا من از این دین همه چیز شنیدهام و قبول دارم که خدایی هست و تمام جهان در اختیار اوست، فقط یک سؤال دارم صفت اصلی این خدا چیست؟ حضرت فرمودند این خدا بسیار کریم است. عرب بیابانگرد سه تا بشکن زد و از مسجد بیرون رفت. پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم – فرمودند این مرد فقیه از مسجد رفت!

اگر کرم خدا را درک کنیم هیچ غمی در دل ما باقی نخواهد ماند، دزدی نخواهیم کرد چون میدانیم کریم است و هر چه لازم باشد میدهد، لذا بعد از مجلس شب بیست و سوم ماه رمضان همه باید شاد از مجلس بیرون بروند.

قضیـهای از یکی از دوستان هیأت رزمندهگان مشهد نقل میکنم که در یکی از شـبهای دهـهی آخر صفر اتفاق افتاده است.

یک شب بعد از مجلس به حرم رفتم و حال خوشی دست داد، یک لحظه به ساعت نگاه کردم و متوجه شدم که شب از نیمه گذشته و هـمسرم در خانه تنهاست. مجبور شدم برای ایـنکه زودتر به خانه برسم از کوچه پـسکوچـهها بروم. در یکی از کوچـهها که آوازهی خوبی هم ندارد متوجه شدم که یک سیاهی کنار دیوار نشسته و با کسی حرف میزند، وقتی نزدیـکتر شدم فهمیدم که معتادی است و با خدا حرف میزند:

چیه نیگا میکنی؟ معتادم؟ گنـهکارم؟ من بلد نیسم آدم خوبی باشم، تو هم بلد نیسی خدای خوبی باشی. همین الان سه هزار تومن رد کن بیاد!

من سه هزار تومان کف دستش گذاشتم بدون ایـنکه به من نگاه کند یا پولها را بشمارد، آن را در جیبش گذاشت و گفت دمت گرم!

این معتاد مطمئن است که پول را از خدا میتواند بگیرد، چون اعتماد دارد. ما فکر میکنیم خدا – جل جلاله – و ائمه – علیهم السلام – عرضه ندارند. امشب باید از خدا بخواهیم که اعتماد به خودش را به ما عنایت کند و ایـنکه بفهمیم که هر کاری کریم انجام میدهد خوب است.

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِکَ عِنْدَ الضَّرُورَةِ وَ أَسْاَلُکَ عِنْدَ الْحَاجَةِ وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیْکَ عِنْدَ الْمَسْکَنَةِ

اى خداوند، چنان کن که به هنگام ضرورت به نیروى تو بتازم و به هنگام نیاز از تو یارى خواهم و به هنگام مسکنت به درگاه تو تضرع کنم

خدایا کاری کن که قدرت تو را درک کنم و اگر چیزی خواستم فقط و فقط از تو بخواهم، و بفهمم که موجود باقدرتی پشت سر من و تکیـهگاه من است. اگر ذلیل شدم، دلم گرفت یا شاد شدم پیش تو بیایم و با تو به سراغ بقیـهی خلایق تو بروم.

اگر عادت کنیم که در این دو حالت به یاد خدا بیافتیم گویا همه چیز از خدا گرفتـهایم. خوش به حال کسانی که دردنیا هیچ لذتی بدون معشوق به آنها نمیچسبد و تا خوشی یا ناخوشی به آنان میرسد یاد محبوب میافتند.

وَ لاَ بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَکَ إِذَا رَهِبْتُ

و (مرا میازمای) که به هنگام ترس در برابر جز تویى تضرع کنم

یارىام کن که به کسی التماس نکنم مگر به درگاه تو، از کسی نترسم به جز تو.

چـهرا قدر خودمان را نمیدانیم و پیش هر کس و ناکسی التماس میکنیم. وقتی خدا ما را تحویل گرفته دیگران عددی نیستند. ما ارزش داریم، چـهرا به خاطر یک عاطفه از دنیا و آخرت میبُریم و زندگـىمان را تعطیل میکنیم؟

فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِکَ خِذْلاَنَکَ وَ مَنْعَکَ وَ إِعْرَاضَکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ وَ تَفَکُّراً فِی قُدْرَتِکَ وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّکَ

و به هنگام ترس در برابر جز تویى تضرع کنم، تا آنگاه مستحق خذلان و منع و اعراض تو گردم. اى مهربان‏ترین مهربانان. اى خداوند، هر آرزو و گمان و حسد که اهریمن در دل من افکند تو آن را به ذکر عظمتت و تفکر در قدرتت و تدبیر بر ضد دشمنت بدل نماى.

هر گاه شیطان سراغم آمد و طمع آمال و آرزوهای دراز و شهوت را در دل من انداخت، خودت عظمت لایزال خود را به من گوشزد کن و آن را در دل من زنده کن. از یک هفتـهی دیگر شیطان ملا با اعوان و انصار خود آزاد میشود، به هر ترتیبی که شده باید به من قدرتی عطا کنی که پشتش را به خاک بمالم.

باید از خدا کمک بخواهیم که دیگر دروغ نگوییم، تهمت نزنیم، مسلمانی را نیازاریم و فحش ندهیم. اگر قرار است زبانی ذکر خدا را بگوید چـهرا فحش میدهد؟ اگر به همین منوال پیش برویم دیگر خدا اجازه نمیدهد که این زبان ذکر او را بگوید. با زبان میتوانیم شخصیت خود را نشان بدهیم.

خدایا! امشب از تو تیپ نمیخواهم، رفتار میخواهم؛ ریش نمیخواهم، ریشه میخواهم؛ و نمیخواهم از دیـندار بودنم خجالت بکشم. خدایا! مرا بر دین امیرالمؤمنین – علیه السلام – زنده بدار و بمیران. از افراط و تفریط دور کن تا نه جلوتر از ولی خودم باشم و نه عقـبتر.





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 0 بازدید
    بازدید دیروز: 77
    کل بازدیدها: 698394 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •